افزایش 46 درصدی هزینه های فرهنگی و تفریحی در واقع به معنای خروج تدریجی و غریبانه فرهنگ از سبد هزینه بخش قابل توجهی از خانوارهای ایرانی است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا، نزدیک به پنجاه درصد، دقیقاً 46 درصد. این رقم میزان افزایش هزینه های تفریحی و فرهنگی جامعه ایرانی است؛ هزینه هایی که گرچه در سال های نه چندان دور جزیی قابل توجه از سبد کلی هزینه خانوار بوده اما در سال های اخیر و به موازات رشد غیرمتعارف نرخ تورم ، حجم اندکی از هزینه های خانوار را به خود اختصاص داده است.
اصل خبر که چند روز پیش در رسانه های مجازی و مکتوب نیز بازتاب نسبتاً قابل توجهی داشت از این قرار است؛"مرکز آمار ایران، گزارش شاخص قیمت کالاها و خدمات مصرفی خانوارهای شهری کشور را منتشر کرد که براساس آن هزینه های بهداشت و درمان در دی ماه امسال درمقایسه با مدت مشابه سال قبل 37 درصد و هزینه های تفریح و امور فرهنگی در همین مدت بیش از 46 درصد افزایش داشته است."
سرانه هزینه تفریحی و فرهنگی خانوار در همه جوامع یکی از شاخصهای مهم توسعه محسوب میشود؛ شاخصی که البته، با کیفیت و سبک زندگی ارتباط تنگاتنگی دارد.
این هزینهها جدای از بحث مسافرت و تفریحات مرسوم، به ویژه در بخش هزینه فرهنگی طیف متنوعی از خرید کتاب و محصولات فرهنگی، رفتن به سینما، تئاتر و نمایشگاههای هنری، حضور در کلاس های آموزش هنری و... را شامل میشود.
بر اساس آمارهای بانک مرکزی، خانوارهای شهری در کشور تنها دو درصد از هزینههای جاری سالانه خود را صرف «تفریح و امور فرهنگی» میکنند.
به اعتقاد جامعه شناسان، افزایش هزینه های فرهنگی و تفریح آن هم به میزان 46درصد باعث می شود که خانواده ها و به ویژه نسل جوان به سمت و سوی بهره گیری از راه هایی غیر از تفریحات سالم رفته و مع الاسف بعضاً موجبات افزایش ناخواسته جرم و ناهنجاری های اجتماعی را فراهم کنند. از همین منظر است که خالی شدن تدریجی سبد هزینه خانوار ایرانی از امور تفریحی و فرهنگی، نگران کننده است.
بنابر آنچه ذکر شد ، در شرایط کنونی به جهت مضیقه های مالی و معیشتی، بسیاری از خانوارهای متوسط و کم درآمد، فرصت استفاده از اماکن ورزشی و تفریحی و نیز فرهنگی و هنری را نمی یابند و یا بسیار کم چنین فرصت هایی پیدا می کنند.
این در حالی است که خدمات عمومی از ناحیه دولت و حاکمیت که برای تفریح و یا برنامه های فرهنگی ارائه می شد، عموماً از حالت رایگان و نیمه رایگان خارج شده و همین مساله هم بر تشدید این موضوع دامن زده است.
به هر صورت این نکته مهم را باید در نظر داشت که اگر برای چنین وضعیت نامطلوبی ، چاره ای اندیشیده نشود ، باید شاهد ظهور و بروز هر چه بیشتر افسردگی، ناهنجاری و عصبیت های خطرناک ناشی از حذف و یا کمرنگ شدن برنامه های تفریحی و فرهنگی در بین جامعه جوان ایرانی باشیم.
سید محمد مهدی موسوی